پاسارگاد

به زبان ساده، پیمان سپاری ارزی، تعهد انتقال ارز حاصل از صادرات به داخل کشور با سازوکارهای تعریف شده توسط دولت است. این نظریه که مدافعانی چون سید یاسر جبرئیلی، خبرنگار سابق فارس و رئیس مرکز ارزیابی راهبردی و نظارت بر اجرای سیاست‌های کلی نظام را دارد، صادرکننده را ملزم می‌کند که ارز خود را نه به نرخ بازار بفروشد. 50 هزار تومان اما با نرخ 28 هزار و 500 تومان در سامانه ها. پیشنهاد زیر نظر بانک مرکزی.

به گزارش آفتاب نیوز؛ در حال حاضر واردکنندگان نیز می توانند از این ارز ترجیحی استفاده کنند. مهدی تقیانی سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس از جمله افرادی بود که از رانت ایجاد شده در این زمینه ابراز نگرانی کرد. بر اساس آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال گذشته نزدیک به 50 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی صورت گرفته است که 85 درصد این صادرکنندگان شامل محصولات معدنی، لاستیک، پلاستیک و ... شرکت های دولتی و خصوصی مانند هلدینگ خلیج فارس. گفته می شود این نهادهای تاثیرگذار علاقه ای ندارند ارز خود را با نرخی غیر از نرخ بازار آزاد در اختیار دولت قرار دهند.

هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس علنا ​​در نامه ای به سازمان نظارت بر ناشران بورسی اعلام کرد که در این مورد «بر اساس کارآیی شرکت» عمل خواهد کرد. بسیاری این جمله را نشانه عدم تمکین این شرکت بزرگ به تصمیم ارزی دولت تعبیر کردند. در نمونه ای دیگر، یکی از کارشناسان اعلام کرد: دلالانی که موفق به نفوذ به شرکت مس و دریافت کاتد مس با عیار 99 درصد و قیمت ارز 28500 شده اند، هر 100 تن مس را به قراضه تبدیل کرده و به قیمت 50 هزار تومان می فروشند. میلیاردها تومان درآمد کسب کنید.

این سود کلان که گفته می شود شامل تمامی ارزهای ورودی و خروجی به سامانه های بانک مرکزی می شود، به گفته برخی کارشناسان، سالانه بیش از 10 میلیارد دلار رانت برای الیگارشی وابسته به شرکت های دولتی و برخی دلالان ایجاد می کند. علی سعدوندی تحلیلگر نیز به طعنه نوشت که ۲۸۵۰۰ دلار معیشت در امارات، ترکیه و اروپا را بهبود می بخشد. سخنان او اشاره به این نگرانی است که رانت حاصل از ارز ترجیحی اغلب به صورت خروج سرمایه به این گونه کشورها می رود تا صرف خرید ملک و امثال آن شود. در حال حاضر قیمت گذاری مواد اولیه در بورس 41 هزار تومان نیست که با این نرخ جدید انجام می شود، اما قیمت کالاهایی مانند خودرو نه تنها کاهش نیافت، بلکه در یک جهش خیره کننده به شدت افزایش یافت؛ در حالی که قیمت تمام شده این کالاها در بازار بورس افزایش یافت. به گونه ای که خودروی پراید به قیمت 400 میلیون تومان رسید.

از سوی دیگر مدافعان این نرخ که عموماً چهره های موقری را در خود جای داده اند، کمپینی با عنوان #ریال_دوست دارم برای پایان دادن به سلطه دلار در کشور و تقویت ریال ایجاد کرده اند. کمپینی که با انتقاد شدید تعداد زیادی از کارشناسان مواجه شد. یکی از این منتقدان گفت: ظاهراً از نظر ارتش سایبری و مسئولان، دلیل افزایش قیمت ارز تقصیر مردم است، چرا که در حال حاضر به ریال عشق کافی نداشتند. می خواهند با ابراز محبت به ریال اعتماد به نفس بدهند نه با رفع تحریم و فساد، پوند کند است.

میثم رادپور، مدیرعامل گروه سرمایه گذاری دانایان پارس و تحلیلگر بازار ارز در گفت و گو با آفتاب نیوز گفت: متاسفانه بحث چند نرخی بودن ارز تجربه ای است که بارها و بارها تکرار می شود و ظاهرا ما چیز زیادی از آن یاد نخواهیم گرفت." وقتی منابع کمیاب مانند ارز ارزان در اختیار تعداد محدودی از مردم قرار می گیرد، طبیعی است که آنها وسوسه شوند که از این منابع به نفع خود بهره برداری کنند.

وی افزود: کدام شرکت راضی می شود ارز حاصل از صادرات را به نصف قیمت بازار بفروشد؟ سامانه نیما را سامانه نیما نام گذاری کرده ام یعنی نیمی از منابع زیر میز منتقل می شود. متاسفانه بانک مرکزی ابزار و اختیارات لازم برای مدیریت بازار را ندارد. در یادداشتی تاکید کردم که از بالا به بانک مرکزی فشار نیاورند، اختیارات این نهاد برای مدیریت بازار تقریبا صفر است.

این تحلیلگر بازار ارز گفت: طیفی از صرافی ها، واسطه ها و ... به صورت هیئتی در صف ایستاده اند تا از این طیف گسترده ارز دو نرخی خارج نشوند. هر کسی که هماهنگ تر باشد شانس بیشتری خواهد داشت. در حال حاضر 4 تابلوی ارز وجود دارد که همگی کارکرد اولیه خود را از دست داده اند و هیچ کدام معرف قیمت نیستند، در مورد سامانه نیما که توضیح دادیم، سنا و بازار یکپارچه نیز وجود دارد، بازار یکپارچه که ظاهراً گفته می شود که تنها تابلوی باقی مانده مرکز مبادلات است که تا زمانی که به اصطلاح منابع تمام شود ادامه می یابد.

رادپور تصریح کرد: وقتی قیمت بالا می رود بدون توجه به متغیرهای کلان اقتصادی فشار برای کنترل قیمت ها وجود دارد، راهی جز عرضه برای تعدیل قیمت وجود ندارد، همه راه ها از جمله مسائل تنبیهی در این سال ها امتحان شده است. . ، اما جواب نداد. طبیعتا عرضه بدون منابع کافی امکان پذیر نخواهد بود. قبل از تحریم ها معمولا برخی از حواله ها از طریق شعبه دوبی بانک ملی انجام می شد و التهاب بازار تا حدودی فروکش می کرد اما اکنون به دلیل تحریم ها هیچ سپرده رسمی نداریم که بتوانیم از آن به عنوان ابزار کنترل بازار استفاده کنیم. فرقی نمی کند عده ای قیمت دلار در بازار آزاد را قیمت کف خیابان یا دلار تلگرام یا هر چیز دیگری بخوانند، اگر خودشان ارز یا کالا داشته باشند به قیمت بازار می فروشند و نمی دهند. خیریه فشار بر صادرکننده برای فروش ارز به نصف قیمت بازار منجر به خروج سرمایه می شود. با این تورم فعلی، چگونه می توان از چشم انداز ارزی اطمینان بخش صحبت کرد؟