مکتب هترودوکسی جدید

سه شنبه 15 فروردين 1402
10:54
writer

در سال 2002، دانیل کانمن جایزه نوبل اقتصاد را به خاطر پیشرفت هایش در نظریه اقتصادی رفتاری، با وجود اینکه یک اقتصاددان نبود، بلکه یک روانشناس بود، دریافت کرد. در سال 2017، جایزه نوبل اقتصاد به ریچارد تالر از دانشگاه شیکاگو برای توسعه اقتصاد رفتاری اعطا شد. او به دلیل ترکیب مفروضات واقع گرایانه از حوزه روانشناسی در تجزیه و تحلیل تصمیم گیری در اقتصاد، بررسی پیامدهای عقلانیت محدود، ترجیحات اجتماعی و عدم کنترل خود مورد قدردانی قرار گرفت. تالر نشان داد که چگونه این ویژگی های انسانی به طور سیستماتیک بر تصمیم گیری فردی و رفتار بازار تأثیر می گذارد (تالر، 2015). او مهمترین سهم خود را این واقعیت می داند که توانست اقتصاددانان جریان اصلی (ارتدوکس) را متقاعد کند که تصمیمات اقتصادی فقط تصمیمات انسانی هستند.


بنابراین گاهی اوقات آنها می توانند غیرمنطقی باشند. در نتیجه این ارزش گذاری، محبوبیت اقتصاد رفتاری، مالی رفتاری و سایر رشته های مبتنی بر رویکرد رفتاری افزایش یافته است. تالر یکی از برجسته ترین نمایندگان اقتصاد رفتاری معاصر و همچنین بنیانگذار امور مالی رفتاری است. مانند دیگر نمایندگان هترودوکسی، او موضعی انتقادی در مورد نقطه شروع اساسی اقتصاد جریان اصلی، یعنی مفهوم نئوکلاسیک «انسان اقتصادی» اتخاذ می کند. او تأثیر عادات، خلق و خوی، پیش داوری ها را بر رفتار اقتصادی و اینکه چرا افراد در موقعیت های خاص غیرمنطقی رفتار می کنند را بررسی می کند. این نکات تکمیل و تصحیح دانش اقتصاد ارتدکس را ممکن می سازد; جایی که عقلانیت کامل رفتار انسان فرض می شود.


او بر اساس پژوهش های تجربی، مدل های نظری اقتصادی ارتدوکس را بر اساس رفتار موجودات کاملاً عقلانی که آن را اقتصاد عقلانی (موجودی بدون عواطف، بدون اشتباه و بدون پیوندهای اجتماعی) نامیده است، تحلیل و نقد می کند. مدل های ریاضی رفتار اقتصادی ناقص هستند. زیرا آرایش فیزیولوژیکی مغز انسان بر اساس روش دوگانه تفکر سریع و آهسته است. در حوزه مالی رفتاری، تالر به ناهنجاری های عقلانیت در بازارهای مالی پرداخت. او فرضیه ای که قبلاً به طور گسترده پذیرفته شده بود در مورد بازارهای کارآمد و توصیه ناشی از آن مبنی بر اینکه بازارهای مالی نیازی به تنظیم ندارند را به چالش کشید. او نشان داده است که ناهنجاری های منطقی در بازارهای مالی وجود دارد، به ویژه هنگام تصمیم گیری تحت فشار زمان.


 در بازارهای مالی، منعکس کننده اعتماد بیش از حد سرمایه گذاران در تخمین حرکت های آتی قیمت بر اساس تجربه معاملاتی گذشته خود، با پشتیبانی از تحلیل تکنیکال کوتاه مدت است. نتیجه یک واکنش تاخیری ناکافی به تحولات قیمت است که منجر به حباب های قیمتی و ترکیدن آنها می شود. اقتصاد مالی رفتاری رویکرد جدیدی را در تحلیل رفتار بازار مالی ارائه می دهد. می توان نتیجه گرفت که اقتصاد رفتاری نقش یک مخالف سازنده اقتصاد ارتدکس استاندارد را ایفا می کند. اقتصاددانان رفتارگرا از آزمایش ها و تفسیر آنها برای مطالعه و درک غیرمنطقی بودن انسان استفاده می کنند. با این حال، فقط حوزه های خاصی را بررسی می کند و هنوز راه حل جامعی برای مشکلات اقتصادی ارائه نمی دهد (مانند سایر رویکردهای هترودوکسی).


ویژگی مشترک هترودوکسی (هترودوکسی چپ، مکتب نئو اتریش و هترودوکسی جدید) رد ارتدوکسی به ویژه روش های تحقیق آن است. آنها این اصل را که مردم همیشه منطقی هستند، مفهوم "انسان اقتصادی"، استفاده از رویکرد رسمی - قیاسی، استفاده از روش های ریاضی در جایی که برای این کار مناسب نیستند و سیستم بسته اقتصاد ارتدکس را رد می کنند. هترودوکسی طیف وسیعی از سنت‌های نظری را نشان می‌دهد که نه تنها بین هترودوکسی‌های چپ، مکتب اتریشی نو، و هترودوکسی جدید، بلکه در درون این سنت‌های دگرگونی نیز متفاوت است. آنها در موضوعات خاص و همچنین راه حل های پیشنهادی برای مشکلات اجتماعی-اقتصادی متفاوت هستند.


آنها با دیدگاه ها، نظرات و توصیه های خود الهام بخش توسعه علم اقتصادی و همچنین سیاست گذاران اقتصادی هستند. با این حال، آنها هنوز یک راه حل جامع برای مشکلات اقتصادی، جایگزینی منسجم برای اقتصاد ارتدکس ارائه نمی دهند. تلاش برای قرار دادن علوم انسانی بر مبانی روانشناختی به دانیل کانمن و ریچارد تالر محدود نمی شود. ویلهلم دیلتای، فیلسوف و مورخ بزرگ قرن نوزدهم نیز بر ضرورت قرار دادن علوم انسانی بر مبنای روانشناسی تأکید کرد.


به گفته وی، همانطور که ریاضیات زبان و روش علوم طبیعی است، روانشناسی نیز باید زبان و روش علوم انسانی باشد. دیلتای در نظریه های هرمنوتیکی خود نیز تحت تأثیر مکتب رمانتیسم و ​​اندیشه های استادش شلایرماخر بود. دیلتای از نظریه شلایرماخر برای ترسیم روش شناسی کلی برای علوم انسانی استفاده می کند و مانند او بر قصد ذهنی و تجربه زندگی نویسنده برای درک پدیده های انسانی تأکید می کند. او معتقد بود همان گونه که متن و گفتار مکتوب تجلی نیات و اندیشه های پنهان نویسنده و گوینده خود است، افعال و حوادث نیز تجلی و ظهور نیات و اندیشه های پدیدآورندگان آنهاست. مناقشات روش شناختی در اقتصاد پایانی ندارند و هرگز پایانی ندارند و از آنجایی که حوزه این مجادلات بیشتر در حوزه فلسفه علم است، هنوز بحث بر سر علم یا فلسفه بودن اقتصاد وجود دارد.


[ بازدید : 2 ]
تابلو دکوراتیو نسلینو وبینو طراح سایت قم آسال تهویه (شرکت تهویه مطبوع در قم) بیگ بلاگ دانلود فیلم هندی کاهش حجم عکس ساخت وبلاگ ساخت ایمیل سازمانی قاب عکس لباس خواب پلکسی رنگی giraffeplanner برسادیس
دانلود فیلم امیر نظری آکادمی هلپ کده مجله اینترنتی رهاکو هنگ درام جارو استخری وی موبایل ال تی پارت summer mocktails خرید ملک در دبی Why is Persian food good کلروفیل چیست
بستن تبلیغات [x]